پسر آدم سلام،میدانی خواهرت چه احوالی دارد .کاش بودی وبرادریت را ثابت میکردی
اما بارها ثابت کرده ای همین که با حرف زدن با تو قفل بسته ی دلم باز شد وزنجیری که به دور دست وپایم بسته بودم باز شد،معجزه بود.معجزه بود که از اسارت درآمدم.هیچوقت چشمان مهربانت را از یاد نمیبرم که با آنها احوال دلم را میپرسیدی.همان چشمان نجیب .برادرم دور از خواهری اما همدلیت را با تمام وجود درک میکنم.مردی که برایم دعا میکنی اما این گره کور چرا باز نمیشود شاید چون گره روی گره هست.پانزده سال گره سخت باز میشود.
نامرد دید مرا به دنیا عوض کرد.کم کم میخاهم قید بهشت با وجود مرد را بزنم چون میترسم از نامردی.
برادری یعنی ب ه ز ا د.حمیت یعنی ح. . . .
تاریخ : چهارشنبه 94/1/12 | 10:32 عصر | نویسنده : | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.