سفارش تبلیغ
صبا ویژن


السلام علیک یا حضرت معصومه علیها سلام

خانم جان حالم خیلی بده.دلم ویرونه.اصلا داره میسوزه.خیلی به پناه گرفتن درآغوشت نیازمندم.کاش الآن اونجا بودم.قم ،حرمت،روبروی ضریح...یه کنجی که کسی نبینه وبشینم نگات کنم وفقط با چشام درد و دل کنم.دلم پراز گریه هست.مثل یه تشنه که له له میزنه برای یه قطره آب.دلتنگتم خانم....خیلی.میدونم اینقدی که نذر کردم فردا تکلیفم معلوم بشه بیام قم.

اما تنهام......

نمیخام با کاروان بیام که اجازه نمیدن یه دل سیر ببینمتون.دلم میخاد بیام اول سلام وبعد من باشم ومعصومه جان حضرت رضا...

بعدم برم قبرستان شیخان وجاهایی که فقط اسمشونا شنیدم.

دلتنگم خانم جان....

دلخورم.یه دلشکسته بی قرار

امروز سرما گذاشتم روشونه مامان وگفتم :ماما دلم گرفته.قلبم دیگه جون نداره بزنه.دستما رو دست گرمش گذاشتم وگفتم:ماما دلم برای حضرت معصومه تنگ شده.فقط میخام برم

بعدم تا بابا اومد اشکم که توکاسه چشمم دل دل میکرد بیاد بیرون را پاک کردم وگفتم:بابا خواهش میکنم منا ببر قم.دارم خفه میشم دیگه تحمل ندارم.اصلا بیا بریم سرجاده وهرماشینی که میره تهران سوار بشیم...بابا دلش نرم شد.میفهمم از دیدن بی قراری واضطرابم دلش میسوزه.فقط مونده یه دعوتنامه از دختر دردونه امام موسی بن جعفر...

دل شکسته من،چشم خیسم،ودل بیتابم فقط منتظر یه دعوتنامه هست که اصلا اگه حکم آزادی هم فردا ندهند پرواز کنه بره قم.بره وگله کنه از یه نامرد روزگار که سالها اسیر زندانم کرد.

اما چ بهتر که بی گله برم.من میخام برم مهمونی .مثل همون مهمونی که امام رضا چند ماه پیش دعوتم کرد.منتظرم خدا جون اراده الهی ووساطت بهترین دختر دنیا که آرزوی زیارتش را دارم.خدا جونم فقط بخاطر حضرت معصومه .....نه بخاطر من

 




تاریخ : شنبه 95/6/6 | 6:32 عصر | نویسنده : | نظر

  • تک تاز بلاگ | قیمت دلار | تبادل اطلاعات