سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این روزها حال دخترم اصلا خوب نیست.پژمرده وگرفته در خود فرو رفته هست.از دلداری دادن هایم خوشش نمی آید هرچه در توان دارم تا قانعش کنم ره به جایی نمیبرم.از آن طرف حال خودم هم تعریفی ندارد...

خسته هستم...خیلی زیاد

تنهاتر از همیشه...بی حضور آنکه دلبسته اش بودم.بودنش در تقویت روحیه ام مؤثر بود اما او عاقبت باید میرفت.نمیدانم چطور از ذهنم پاکش کنم.وقتی یادش میکنم دلم خیلییییی میگیرد...

بگذار تا از درد زهرا برای خودم بنویسم.اینجا مخاطب خاصش خودم هستم.همنفسم رفت ودیگر به اینجا سرکی هم نمیکشد.باورم شده او هم با نبود من کنار آمده ودارد فراموشم میکند.

زهرای عزیزم نوشته های مادر رنجکشیده ات را هیچوقت نخواهی خواند اما بنویسم آرام میشوم.

غصه تو ذوبم میکند بی آنکه بتوانم کمبود پدر را برایت جبران کنم.سعی کرده ام مادر خوبی باشم.حتی بیشتر حس رفاقت بینمان هست.اما درد تو را حس میکنم.آتشی که بر جانت افتاده را سالها قبل تجربه کرده بودم.کسی باشد که وظیفه اش مهرورزی باشد اما تو در فقر شدید محبتش بسوزی.مادرجان حال امروز و دیروز تو را من هم روزگاری در آن قفس سنگی داشته ام.

دخترکم کاش میشد غصه نخوری.کاش باور میکردی اودیگر برای ما وجود ندارد.کاش واقعا می مرد تا تو درد یتیمی فقط داشتی.زنده هست اما آرزوی من و تو مرگ اوست.وقتی پدری در جواب احساسات پاک دخترش به او میگوید چرت نگو،من که رهایتان کرده ام شما هم فراموشم کنید...میدانم منفجر شدن عاطفه ی دخترانه ات را.من هم روزگاری اینچنین جوابی سرد از پدرت دریافت کردم.انفجار حسی زنانه که روحت را پودر کرد.نابود شدن عشق وعلاقه ..

الآن کنارم خوابیده ای وخوشحالم امروز آرام تر بودی.دیشب برایت از زندگی خیلی ها گفتم واینکه هیچکس واقعا آرام نیست.همه گمشده ای در زندگی دارند که در مقایسه با دیگران که دارای آنکمبودهستند خود را بدبخت دیده وحسرت آنها را میخورند غافل از آنکه هرکدام از ما چیزهایی داریم که نمیبینیم و دیگران آن را پررنگتر از خودمان میبینند.وما راخوشبخت میپندارند.شایدهم بخاطر همین حرف ها بود که آرام شدی.

این را بدان تنهایت نمیگذارم.دلم را برای همیشه زنده بگور کردم تا تو خیالت راحت باشد که کسی نمیتواند قلبم را برای خودش

بخواهد.این روزها دارم درس مرد شدن را تمرین میکنم.اما کمی دلتنگم برای آنکه هنوز دوستش دارم.خدای من زهرا و...برایم عزیزند،در پناهت حفظشان کن.یکی کنارم هست وآن دگر دور ..خیلی دور ...مجبورم باتمام توان فراموشت کنم.هیچوقت برای هم نخواهیم بود.خداحافظ




تاریخ : پنج شنبه 94/11/22 | 11:29 عصر | نویسنده : | نظر

  • تک تاز بلاگ | قیمت دلار | تبادل اطلاعات