سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این روزها کارم شده شمردن روزها وبعد یه اضطراب کشنده به قلبم حمله میکنه.دلشوره عجیبی دارم.بند بند جونم سست میشه.هفت روز دیگه....

انگار قراره برم به دیدن نکیر ومنکر.یه جلسه سؤال وجوابهای آزار دهنده وپرتنش.وبعد....منتظر یه جواب.

خدای من میشه بخوابم ووقتی بیدار بشم که همه چیز تموم شده باشه.این چیزیست شبیه رؤیایی دست نیافتنی

آیا میشه دراین دریای پرتلاطم کشتی شکسته ی جون خسته من هم به ساحل برسه؟دوس دارم چشماما ببندم ودیگه چیزی را نبینم.

هرشب نگاهم به ماه آسمون،روی پشت بوم ودیدن ستاره ها....وفکر وفکر وفکر

خیلیییییی میترسم.یه هفته دیگه .....خدایا رحمم کن




تاریخ : یکشنبه 95/5/31 | 10:11 صبح | نویسنده : | نظر

  • تک تاز بلاگ | قیمت دلار | تبادل اطلاعات