وبلاگ :
همنفس
يادداشت :
امتحان خدا
نظرات :
1
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سلام
من واقعا قصد ندارم ناراحتتون کنم خود من هم غمگينم اما ميخوام همه شاد باشند ميخوام همه خوشبخت باشن ميخوام هيچکس مثل من حسرت گذشته اش بر دلش نماند...ميدانم خدا ميتواند گذشته ي تلخم را جبران کند...گذشته اي که بوي اشک ميدهد...ميخواهم شاد بنويسيد تا شاد باشيد...ميخواهم کسي مثل من قلمش براي شاد نوشتن بد نباشد...دستانم خيلي وقت است درون آتش خاکستر شدند اما هنوز به اميد اينکه خدا دستان زيباتري برايم بسازد درون آتش نشسته ام...نميخواهم کس ديگري باشد که آتش بخواهد به جانش بيفتد...من ميدانم صبر شما به عنوان يک مادر قابل تحسين است...اما خودتان را شکسته نکنيد...مادر مهربان الان که اين را مينويسم اصلا شما را جدا از مادرم فرض نميکنم يعني حرف هايي را مينويسم که اگر مادرم هم بوديد و وبتان را ميدانستم مينوشتم...دستان دور از آتش؟من؟واقعا"آنکس که غمي چون غم من نيست چه داند که غم دل من چيست"هر کس به نحوي گرفتار شده و يا است...مادر من نميشناسمت اما از همينجا حال و هوايت را حس ميکنم...ميدانم ته دلت گرفته...ميدانم...اما مواظبت باشي شمع نباشي که هر لحظه قطره قطره آب شوي...از نوشته هايم دلخور نشويد من ميدانم يک مادر عاشق هيچوقت نميشکند...روزگارتان خوش شاد باشيد